دوشنبه 1 آذر 1389 - 17:7



















-

I تبلیغات متنی I
موسسه سینمایی پاسارگاد
به تعدادی آقا و خانم جهت بازی در فیلم‌های سینمایی و سریال نیازمندیم
09121468447
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------

موسسه سینمایی پاسارگاد
ارائه هنرور و بازیگر به پروژه‌ها
09121468447




 


 

RSS  شيدا شيرازي



يکشنبه 27 ارديبهشت 1388 - 15:6

جشنواره فیلم کن: روز اول

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد ...

بالاخره انتظارها به سر رسيد و شصت و دومين جشنواره فيلم کن با فيلم «بالا» افتتاح شد.
امروز صبح به دفتر خبرنگاران رفتم و کارت خبرنگاريم را گرفتم. اينجا از تمام دنيا خبرنگار وجود داد. هر گوشه‌اي به یک زبان صحبت مي‌شود. هزاران خبرنگار و گزارشگر دوربين به دوش و يا سه پايه به دست در اطراف نشسته‌اند و يا اين طرف آن طرف مي‌دوند. عظمت و شکوه جشنواره کن با ديگر جشنواره‌های جهانی قابل مقايسه نيست، چه از نظر فيلم‌ها و چه از نظر حضور ستارگان هاليوودی.

بالا
«بالا» که فيلم افتتاحيه جشنواره بود، محصول پیکسار است و به صورت سه‌بعدی D3 ساخته شده است. کيفيت تصاوير به قدری بالاست که فکر مي‌کنی درون فيلم هستی و هر لحظه ممکن است که به داخل تصاوير کشيده شوی.
داستان فيلم، که نسبتا داستان غمگينی برای یک فیلم از پیکسار است، به زندگی بی‌تنوع و ساکن پيرمردی تنها مي‌پردازد که روياهاي کودکی‌اش را فراموش کرده است. او که بعد از مرگ همسرش، محکوم به تنهايي‌ست، بايد به خانه سالمندان برود. اما در آخرين لحظه تصميم مي‌گيرد که خانه زيبايش را هم با خود ببرد. او با کمک هزاران بادکنک رنگينی که با گاز پر شده‌اند، خانه را به پرواز در می‌آورد و به دنبال روياهای گم‌شده‌اش به سمت جنوب آمريکا پرواز مي‌کند.
پرواز خانه با بالنی از هزاران بادبادک رنگی در اين فيلم سه بعدی چنان زيباست که بعضی وقت‌ها فکر مي‌کنی واقعی هستند و اصلا چرا تا به حال این ابتکار به فکر خودت نرسيده است؟؟ نکته‌اي که مسلم است اين است که «بالا» فيلمی فقط برای کودکان نيست و فلسفه‌اي که پشت قصه‌اش نهفته است، بيشتر برای بزرگسالان جذاب خواهد بود.
«بالا» از نظر تکنيک ساخت و تنوع رنگ‌ها و صداها بی‌نظير است، اما به نظرم نمی‌آيد که بتواند محبوبيتی مانند «نمو» يا «راتاتويی»، ديگر ساخته‌های سازنده‌های «بالا» به دست آورد، چرا که فکر نمی‌کنم کاراکتر پيرمرد و يا پسر کوچک فيلم به جذابيت کاراکترهای ديگر فيلم‌های پیکسار باشد.
«بالا» مثل رويايی شيرين است که در خاطر آدم مي‌ماند. نمی‌دانم که اين فيلم در صفحه تلويزيون چگونه خواهد بود اما بر پرده سينما در يک کلام "هيجان بر‌انگيز" و "نفسگير" است.

فرش قرمز
چهره شهر کن امروز با هزاران بادبادک رنگی تزیین شده بود. مردمی که برای تماشای فرش قرمز بالا آمده بودند با در دست داشتن بادبادک‌های رنگی شادی‌شان را از شروع جشنواره نشان می‌دادند.
فرش قرمز جشنواره امسال پرستاره بود. از امروز صبح تدارکات جشنواره مشغول پهن کردن فرش و اقدامات امنيتی بودند.
مارتين اسکورسیزی، داور ويژه بخش کلاسيک جشنواره، از شاخص‌ترين چهره‌های جمع بود. مردها همگی در لباس‌های رسمی و خانم‌ها در لباس‌های شب بلند بسيار زيبا بر روی فرش قرمز خراميدند.
سر و وضع آیشواريا رای، هنرپيشه هندی، که به همراه همسرش آمده بود از تمام خانم‌ها بهتر بود. آیشواريا و شوهرش هر دو سفيدپوش بودند و جلوه تمام زيبايی‌های مشرق زمين به نظر می‌رسیدند. کاريزما و جاذبه اين زوج و بخصوص زيبايی آیشواريا (که آدم تا از نزديک نبيند، متوجه نمی‌شود!)، ديگر حاضران بر روی فرش قرمز را به شدت تحت تاثير قرار داده بود و به قول معروف جای هيچ تنابنده ديگری نبود.
اینجا جيم جارموش، ريچارد گر و ده‌ها ستاره ديگر نیز ميهمان فرانسوی‌ها هستند.
شما هم بنويسيد ...



چهارشنبه 23 ارديبهشت 1388 - 2:16

جشنواره فیلم کن: روز صفر

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (2)...

روز آفتابی قشنگی است . و من روی ابرها پرواز مي کنم؛ نه از خوشحالی... که واقعا! الان که دارم براي‌تان مي‌نويسم سوار هواپيما هستم به مقصد نيس. نيس شهر بزرگ کرانه جنوبی فرانسه، کوت د آزور است. مقصدم کن است، اما کن فرودگاه ندارد و تمام پروازهای اين منطقه از طريق فرودگاه شهر نيس انجام مي‌شود. پروازم حدود يک ساعت و چهل دقيقه طول مي‌کشد. اين اولين بار است که از فراز آسمان‌ها برای سایت «سينمای ما» مينويسم.
با اين‌ که اولين باری نيست که به جشنواره فيلم کن مي‌روم دل تو دلم نيست. جشنواره فيلم کن هميشه غير قابل پيش‌بينی بوده است تا ببينيم امسال براي‌مان چه در چنته دارد.
هرچند که فيلم‌های ايرانی در شصت و يکمين جشنواره حضور چندان پررنگی ندارند، اما «کسی از گربه‌های ايرانی خبر نداره» بهمن قبادی جای خالی سينمای ايران را پر کرده است. اميدوارم که قبادی به کن بيايد تا برای اکران فيلمش حضور داشته باشد. دقيقا نمی‌دانم که کی فيلم اکران مي‌شود. چون هنوز برنامه کامل فيلم‌ها را ندارم. از طرفی خبر واثق دارم که آقای قبادی تا اين ساعت که من برای شما از فراز ابرهای سپيد مي‌نويسم در ايران است.
اما حضور ايراني‌ها در جشنواره شصت و يکم به «کسی از گربه‌های ايرانی خبر نداره» ختم نمي‌شود. فيلم «درباره الی» اصغر فرهادی در بخش بازار برای خريداران و پخش‌کنندگان به نمايش در می‌آيد. از ديگر ايرانی‌تباران حاضر در جشنواره مي‌توان به آقای داريوش شکف اشاره کرد که با فيلم «هفت خدمتکار» در قسمت بازار حضور دارند. «هفت پيشخدمت» که هفت سال پيش فيلم‌برداری شده است آخرين فيلم آنتونی کوئين قبل از مرگش است. اين فيلم، جشنواره کوچک و کم سر و صداتر موناکو که هم‌زمان با جشنواره کن برگزار می‌شود را؛ آغاز مي‌کند. خيلی دلم مي‌خواهد اين فيلم را ببينم. بازی آنتونی کويين در فیلمی به کارگردانی یک فیلمساز ايرانی برايم جالب است.
اما خوب که فکر مي‌کنم، چيزی که جشنواره امسال را برايم هيجان‌انگيزتر از هر سال دیگر کرده است، حضور کوئنتين تارانتينو است. من هم مثل باقی بر و بچه‌های این نسل، با تارانتينو خاطره زياد دارم. خيلی هيجان ديدن «لعنتی‌های بی‌آبرو» را دارم. يادم می‌آيد که چقدر دوست داشتم «قصه‌های عامه‌پسند» را روی پرده سينما ببينم. اين اتفاق افتاد و سال‌ها پيش در سينمايی فکسنی در قسمت قديمی شهر کلن، که فيلم‌های از هر باغی گلی نشان مي‌داد، این فيلم را هم بر پرده ديدم. رقص معروف جان تراولتا روی پرده ديدنی بود. اميدوارم که براد پيت يک «لعنتی بی‌آبرو»ی درست و حسابی باشد و فيلم، فيلم خوبی از آب دربیاید. هر چند شک دارم که خاطره خوش «قصه‌های عامه‌پسند» تکرار شود.
اما بشنويد از رايزنی‌های من با کمپانی يونيورسال برای مصاحبه اختصاصی با تارانتينوی کبیر که هنوز در دست بررسی آقايان روابط عمومی يونيورسال است.
خوب، کم کم هواپيما ارتفاعش را کم مي‌کند و کوه‌های آلپ نمايان شده‌اند. اما هنوز چشم‌مان به جمال دريای لاجوردی مديترانه روشن نشده است.

شهر کن، شهر کوچکی است که محبوبيت‌‌اش بيشتر برای فستيوال فيلم است و حضور سالانه ستاره‌های سينما در همین جشنواره. اما چيزی که در کن توجه مرا هميشه به خود جلب مي‌کند، عرب‌های بسيار ثروتمندی است که با ماشين‌های لامبورگينی و فراری نمره رياض يا دوبی در کن جولان مي‌دهند.
دوسال پيش در کن، برای اولين بار در عمرم پنه‌لوپه کروز را ديدم. او ريزه ميزه و گرم و صميمی بود، لباس سرخ رنگی بر تن داشت و برای اکران فيلم «بازگشت/وولور» به کن آمده بود. کروز بسيار جذاب بود و توجه همه را جلب کرده بود. اما جذاب‌تر از او و کارگردان خوش آوازه اسپانيايی فيلم، پدرو آلمودوار، خود فيلم بود. اين فيلم را بارها ديده‌ام و به جرات مي‌توانم بگويم که جزو بهترين فيلم‌هایی است که تا به امروز تماشا کرده‌ام.
پنه‌لوپه کروز و المودوار در جشنواره امسال نيز با هم همکاری دارند و با فيلم «آغوش‌های شکسته» قرار است که حال و هوای کن را اسپانيايی بکنند.

ارتفاع کمتر و کمتر مي‌شود. بايد بند و بساط را جمع کنم و صندلی و ميز را به حالت عادی برگردانم و برای فرود آماده شويم. با اين حال هنوز خبری از دريا نيست. از اين بالا از رشته کوه‌های آلپ براي‌تان چند عکس می‌آندازم . امسال قصد دارم شما را در لحظه لحظه سفرم با خودم همراه کنم. اين روزنوشت‌ها قرار نيست فقط سينمايی باشد، شايد هم کمی سياحتی شد. اگر هم قرار بود کمی سياسی شود مي‌نوشتم که روزنامه آلمانی در هواپیما کنار دستم باز است که در آن مصاحبه‌اي طولانی با محسن رضايی نامزد رياست جمهوری انجام شده است که حال خواندنش را ندارم!
اين آقای بغل دستی من با کنجکاوی به فارسی تايپ کردن من نگاه مي‌کند و لبخند مي‌زند و سر حرف را باز مي‌کند. او هم مقصدش کن است. شغلش خريد فيلم‌های سينمايی برای شبکه تلويزيونی آلمانی RTL است. تبليغ «درباره الی» را مي‌کنم که مي‌گويد بيننده‌هاي‌شان حال فيلم‌های جدی را ندارند!

شما هم بنويسيد (2)...



شنبه 19 ارديبهشت 1388 - 21:7

مثه فیلماس

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (7)...



چند وقت پيش در سايت سينمای ما خواندم که تهمينه ميلانی دوست دارد فيلم از کتاب " دا" بسازد و مريلا زارعی هم دوست دارد در اين فيلم بازی کند.
نام کتاب " دا " را قبلا نشنيده بودم. با کتاب فروشی شهرمان که نامش "فروغ" است تماس گرفتم و پرسيدم آيا اين کتاب "دا" را دارند يا نه؟
کتاب فروش گفت که اسم اين کتاب را هم نشنيده است. پرسيد که در چه مورد است و مال چه انتشاراتی است؟ من که از اينترنت مشخصات کتاب را در آورده بودم گفتم: از انتشارت حوزه هنری است و خاطرات جنگ است. کتاب فروش گفت: نه جانم. ما از اين کتاب ها نمی آوريم، کسی اينجا نمی خواند. فروش نمی رود و....

کتاب فروش که نا اميدم کرد به دوستی که قرار بود چند روز بعد از ايران بيايد تماس گرفتم و خواهش کردم که کتاب را برايم بياورد. قبل از پرواز تماس گرفت و گفت کتاب ناياب است و هرچه گشته نتوانسته پيدا کند. هرچه دست يابی به کتاب "دا " مشکل تر مي‌شد عطش من برای خواندنش بيشتر. تا اين که دوستم آمد و به ديدنش رفتم و برايم سوغات گز و شيرینی و يک کيلو سبزی خوردن تازه و کتاب "دا" را آورد. پرسيدم : مگه نگفته بودی گيرت نيامده؟
گفت: ايران که اينجا نيست ما غريب باشيم و شما هر بلايی سر ما بخواين بيارين . اون جا ما آشنا ماشنا زياد داريم.
با خنده گفتم : دست شما و آشنا ماشناهاتون درست!
حرف رو کوتاه کردم و به خانه رفتم. 800 صفحه پر از جنگ و خون و فاجعه و مرگ و اسارت وعشق و ايثار را در دو روز خواندم و بارها کتاب را بستم تا صحنه ها از پيش چشمم کنار روند.
کتاب "دا" داستان دختری 17 ساله است که همراه بقيه مردم خرمشهر تا آخرين لحظه از شهرشان دفاع مي‌کنند. نويسنده کتاب جزيياتی را شرح مي‌دهد که از حد تحمل نسل ما خارج است.
من هم با دوستانی که گفته بودند اين داستان سينماييست موافقم. تا به حال فيلم هايی جنگی زياد ساخته شده است. اما برای من نوستالژيک ترين فيلمی که مرا ياد جنگ بياندازد آژانس شيشه اي بود و اين اواخر روز سوم.
اما وقتی کتاب دا را خواندم تازه به عمق فاجعه پی بردم و دانستم که سينمای ايران حقش را هنوز به جنگ ادا نکرده است.

نابودی يک شهر در کمتر از 35 روز، خود سينماست، جايی است که زندگی عادی مردم يک شهر سينمايی ميپ شود. يقين دارم که جوان‌های خرمشهر زمانی که از شهرشان دفاع مي‌کردند و زير آتش و گلوله بودند ، گاهی پيش خودشان فکر ميکردند : مثه فيلماس....


شما هم بنويسيد (7)...

|< <  1 2 3 > >|


  • واكنش سازندگان «هفت» به نامه اميرحسين شريفي / شريفي 15 دقيقه پس از پايان «هفت» درخواست كرد روي خط بيايد!
  • نامه سرگشاده اميرحسين شريفي به مدير شبكه سه / فريدون جيراني در برنامه «هفت» خود را وكيل تشكل تهيه‌كنندگان نداند
  • "اينجا غبار روشن است" و انتخابات رياست جمهوري سال گذشته ايران / سنگین‌ترین تحقیقاتی که تا به حال روی یک فیلم روز انجام شده است
  • دو نسخه دوبله و صداي سرصحنه همزمان اكران مي‌شود / دوبله "جرم" مسعود کیمیایی در استودیو رها تمام شد
  • پس از دو هفته وقفه براي تدوين / تصویربرداری «قهوه تلخ» از سر گرفته شد
  • كار «مختارنامه» به استفثاء كشيد / نظر مخالف آیت‌الله مکارم با نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع)
  • در آينده نزديك بايد منتظر كنسرت اين بازيگر باشيم؟! / احمد پورمخبر هم خواننده شد
  • به‌پاس برگزيده‌شدن به عنوان يكي از چهره‌هاي ماندگار / انجمن بازيگران سينما موفقيت «ژاله علو» را تبريك گفت
  • با موافقت مسوولان برگزاری جشنواره فجر در برج میلاد / 30 دقیقه از انيميشن "تهران1500" برای اهالی رسانه به نمایش درمی‌آید
  • آخرين خبرها از پيش‌توليد فيلم تازه مسعود ده‌نمكي / امين حيايي با «اخراجي‌ها 3» قرارداد سفيد امضا كرد
  • با فروش روزانه بيش از 50 ميليون تومان / «ملک سلیمان» اولین فیلم میلیاردی سال 89 لقب گرفت
  • نظرخواهي از 130 منتقد و نويسنده سينمايي براي انتخاب برترين‌هاي سينماي ايران در دهه هشتاد / شماره 100 ماهنامه "صنعت سينما": ويژه سينماي ايران در دهه هشتاد منتشر شد
  • خريد بليت همت عالي براي حمايت از كودكان سرطاني / نمايش ويژه «سن‌پطرزبورگ» با حضور بازيگران سينما به نفع موسسه محك
  • اکران یک فیلم توقیفی در گروه عصرجدید / «آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی پس از سه سال روی پرده می‌رود
  • با بازي حسام نواب صفوی، لیلا اوتادی، بهاره رهنما، علیرضا خمسه، بهنوش بختیاری و... / "عروسک" در گروه سینمایی آفریقا روی پرده می‌رود
  • جلسه صدور پروانه فيلمسازي تشکيل شد / رسول صدرعاملي و ابراهيم وحيد زاده پروانه ساخت گرفتند
  • فرج‌الله سلحشوردر اظهاراتی جنجال برانگیز عنوان کرد / سینمایی که نه ایمان مردم را بالا می‌برد و نه فساد را مقابله می‌کند، همان بهتر که نباشد
  • محمد خزاعي دبير نخستين جشنواره بين‌المللي فيلم کيش گفت / جشنواره فيلم كيش ارديبهشت سال 90 برگزار مي‌شود
  • هنگامه قاضیانی در نقش ناهید مشرقی بازی می‌کند / فیلمبرداری "من مادر هستم" در سعادت آباد ادامه دارد
  • در دومين حضور خود بين‌المللي / «لطفا مزاحم نشويد» جايزه نقره جشنواره دمشق را از آن خود كرد









  •   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

    استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

    مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
    Page created in 2.64511394501 seconds.